در فصل اول ریاضیات پایه پیش دانشگاهی رشته علوم انسانی ٬ فصل اول کتاب جبر واحتمال سال سوم ریاضی ٬ فصل اول کتاب هندسه ۱ رشته های علوم تجربی و ریاضی وفصل اول کتاب هندسه ۲ سوم ریاضی مطالبی در ارتباط با استدلال ریاضی برای فراگیران آورده شده است . در همه این کتاب ها سعی شده است که به دانش آموز آموخته شود که استدلال ریاضی باید به چه گونه ای باشد و از طرف دیگر فایده استدلال های محدود هم برای آنها روشن شود .
مهمترین استفاده استدلال های محدود این است که باعث شکل گیری حدس در ذهن فرد می شود ولذا باعث باز شدن باب تحقیق و تفحص می گردد وبنابراین باعث تشکیل فرضیه ها در ذهن ما می شوند وخود این مطالب یعنی تلاش و کوشش در جهت اثبات یا رد این فرضیه ها که نتیجه هر باشد به دست آوردن یک نتیجه علمی است .
»فراموش نکنیم که در مسایل تحقیقاتی اولین سوال این است که : مطلوب است صورت سوال و صورت سوال را گاهی می توان از طریق همین استدلال های تمثیلی و درک شهودی و به بخصوص استقرایی پیدا کرد.
به عنوان مثال گالیله با مشاهده طول نخ و زمان نوسان در چند ساعت آونگ دار، حدس زد که زمان نوسان همان جذر طول نخ است و بعدها ثابت شد که این حدس گالیله یک قانون درست است .
چند سالی است که در کلاس ریاضی پیش دانشگاهی به عنوان یک کار تکلیفی دانش آموزان را متقاعد می کنم که از هر کدام از این سه استدلال ۵ مورد را در زندگی روزمره پیدا کنند و آن را تحویل دهند . بسیاری از این مثال ها جالب و آموزنده هستند و لذا بر آن شدم که جهت استفاده سایر دانش آموزان تعدای از این نمونه ها را در وبلاگ قرار دهم . امیدوارم که ما را از نظرات سازنده خود بی نصیب نگذارید و در صورت وجود هر نوع مشکل ما را از آن آگاه سازید .
درک شهودی
۱- با دیدن دود پی به وجود آتش می بریم .
۲-وقتی که رد پایی را بر برف می بینیم متوجه می شویم که از آن جا کسی گذشته است .
۳-با شنیدن صدای زنگ در حیاط می فهمیم که کسی پشت در است .
۴-با شنیدن صدای گریه نوزاد می گوییم که نوزاد گرسنه است .
۵-با شنیدن صدای گریه کودک پی می بریم که چیزی یا کسی او را آزار می دهد.
۶-از وجود آتشی در بالای کوه متوجه می شویم که کسی بالای کوه است .
۷-با چشیدن مزه غذا متوجه میزان نمک در آن می شویم .
۸-وقتی که از بیرون وارد خانه می شویم با دیدن یک جفت کفش جدید پی به وجود مهمان می بریم.
۹-با شنیدن صدای دری که باز می شود فکر می کنیم که کسی در را باز کرده است .
۱۰-در نیمه شب وقتی صدای برخورد اشیاء را می شنویم فکر می کنیم که ی وارد خانه شده است .
۱۱-با شنیدن صدای اذان از بلندگوی مسجد می گوییم که موقع نماز است.
۱۲-با دیدن طول سایه اشیاء پی به اوقات شرعی می بریم.
۱۳-با استفاده از یک نخ می فهمیم که جهت وزش باد چگونه است .
۱۴-از رنگ رخساره یک شخص می گوییم که او مریض است .
۱۵-وقتی که می بینیم کسی در حال گریه است می گوییم که دارای مشکل حادی است .
۱۶-لباس سیاه نشان دهنده عزا است .
۱۷- وقتی بر در خانه ای رخت سیاه می بینیم می گوییم که کسی از افرادش فوت کرده است .
۱۸-افراشتن پرچم سفید در میادین جنگ نشان می دهد که حامل پرچم می خواهد تسلیم شود.
۱۹-با شنیدن صدای یک ترمز شدید می گوییم که تصادفی رخ داده است .
۲۰-وقتی مبینیم که کسی سریع راه می رود می فهمیم که عجله دارد.
۲۱-از اینکه یک نفر سریع غذا می خورد می گوییم که خیلی گرسنه است .
۲۲-هنگامی که در یک کلاس همه بچه ها لباس ورزشی پوشیده اند می گوییم که زنگ ورزش کلاس است .
۲۳-با درج دو نقطه در صفحه نتیجه می گیریم که کوتاهترین فاصله آنها مسیر مستقیم است .
۲۴-در هنگام رانندگی با دیدن چراغ قرمز متوقف می شویم.
۲۵-با لمس کردن یک جسم پی به میزان زبری آن می بریم.
۲۶-با شنیدن صدای زنگ تلفن می فهمیم که یکی با ما تماس گرفته است .
۲۷-با دیدن ابر های سیاه در آسمان می فهمیم که بارندگی در پیش است.
۲۸-در قدیم با شنیدن صدای کلاغ انتظار خبری بد داشتند.
۲۹-وقتی شخصی را می بینیم که لباس های آراسته ای پوشیده است می گوییم که او آدم متشخصی است .
۳۰-با دیدن یک نفر که لباس عربی پوشیده است می گوییم که او عرب است .
استدلال تمثیلی
۱- مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد .
۲-لباس های احمد مثل برف سفید است .
۳-از چه ای کل با کلان آمیختی تو مگر از کوزه روغن ریختی
۴-روزی کودکی از یک شخص عصبانی می پرسد به کجا می روی ؟ آن شخص جواب می دهد که به جهنم ! کودک ساده دل می گوید یعنی به خانه ما می روی ؟!
۵-کودکی که قبلا شخصی عینکی به او آمپولی را تزریق کرده است ٬ از افراد عینکی می ترسد.
۶-رضا شخصی سرو قد است .
استدلال استقرایی
۱- وقتی چند نفر مهمان نواز را در یک شهر می بینیم می گوییم که مردم ان شهر مهمان نوازند.
۲-در یک کلاس درس اگر تعدادی از دانش آموزان درس خوان باشند می گوییم که آن کلاس ٬کلاس خوبی است.
۳-در یک روستا یک پزشک تعدادی از افراد را در مورد یک بیماری مورد آزمایش قرار می دهد ٬ اگر نتیجه ازمایش اکثر انها مثبت باشد می گوید که مردم آن روستا با آن بیماری مبتلا هستند.
۴-مشت نمونه خروار است .
۵-گالیله با مشاهده رابطه طول نخ و زمان نوسان در چند آونگ رابطه بین طول نخ و زمان نوسان را کشف کرد.
۶-با دیدن تعدادی آدم مومن در یک شهر می گویند که آن شهر دارالمومنین است .
۷-وقتی که تعدادی از مردم یک منطقه خسیس باشند می گوییم که مردم آن منطقه خسیس هستند .
۸-وقتی در یک جعبه میوه چند تا میوه کندیده می بینیم حکم می کنیم که میوه های آن جعبه خرابند.
ستدلال استقرایی چیست و چگونه بهکار برده میشود؟
توسط مهدی فیروزی آخرین بهروزرسانی شهریور ۹۷زمان مطالعه: ۴ دقیقه
دوره آموزشی رایگان آشنایی با مفاهیم اولیه حل مسئله
اشتراکگذاری
استدلال استقرایی یعنی مشاهدات محدود خود درباره محیط را تعمیم دهید و قواعدی کلی و کاربردی نتیجه بگیرید. این استدلال در نابترین شکل آن روشی علمی است که در ۵۰۰ سال اخیر به منظور پیشرفت بشر، بسیار مورد استفاده قرار گرفته است. استدلال استقرایی اگر به درستی به کار رود، میتواند به طرز باورنکردنی قدرتمند باشد؛ اما اگر از دادههای غلط یا غیرقابل استناد استفاده کنید، ممکن است نتیجهگیریهایتان اشتباه باشند.
هستهی اصلی در استدلال استقرایی، بررسی نتایج، پدیدهها، نظرات و مشاهدات و کنار هم گذاشتن آنها به منظور رسیدن به یک نتیجهگیری کلی است. برای درک بیشتر از استدلال استقرایی به این مثال توجه کنید: بهرام انسان است، بهرام به آب نیاز دارد؛ همچنین شهرام انسان است، شهرام هم به آب نیاز دارد، بنابراین همه انسانها به آب نیاز دارند.
با فرض درستیِ نتیجهگیریهای به دست آمده از استدلال استقرایی (در مفهوم کاربردی) یک مدیر توانمند میتواند از تجربههای خود برای نتیجهگیری در مورد وضعیتهای فعلی و حل مسائل بر اساس آنچه که در گذشته (در وضعیتهای مشابه) آموخته، استفاده کند و به طور ثمربخش و با موفقیت رو به جلو حرکت کنند.
استفاده از ابزار
قسمت اعظم استدلال استقرایی به صورت شهودی و خودکار رخ میدهد. اگر چنین نبود، ما توانایی انجام هیچ کاری را نداشتیم؛ هر آنچه که انجام میدادیم آنقدر باید در معرض تحلیل و ارزیابی قرار میگرفت که به تدریج به بنبست میرسیدیم. در طیف دیگر این استدلال شهودی، استدلال استقراییِ علمی و رسمی وجود دارد که آن را در مدرسه میآموزیم و دارای گامهای زیر است:
- بیان رسمی فرضیه؛ (که یک حقیقت پیشنهادی تعمیمیافته است)
- طراحی آزمایش یا مجموعهای از آزمونها یا مشاهدات؛ به منظور آزمودن فرضیه در گسترهی نسبتا بزرگ و معقولی از شرایط متفاوت، با عوامل پیچیدهکننده و در حد امکان کنترل شده.
- مستندسازی صحیح آزمونهای انجام شده (روش) و نتایج آزمایش؛ تا بتوان آنها را در معرض تحقیقات بعدی قرار داد.
- نتیجهگیری؛ به این معنی که به لحاظ فنی ثابت کنیم فرضیه غلط است یا خیر. (یا اینکه در عمل نشان دهیم فرضیه در کدام موقعیتهای مشابه میتواند درست باشد)
توصیهی ۱:
برای حل مسئله به روش استدلال استقرایی، میتوان از روش شهودی یا علمی (بسته به نوع مسئله) و یا ترکیبی از این دو استفاده کرد. در واقع، مسیر و روشِ رسیدن به نتیجهگیریها، عمدتا به مقیاس مسئلهای که قصد داریم آن را حل کنیم، بستگی دارد. زمانی که مسئله تأثیر چشمگیری بر بسیاری از مردم دارد و زمان کافی در دسترس است، بهتر است استدلال به طور کامل مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد؛ در غیر این صورت، خطاهای بسیار زیادی به وجود میآید. با این حال، این نوع تحقیق و بررسی میتواند کم سرعت و هزینهبر باشد و ممکن است به خاطر تحلیل، موجب وقفه در کار شود.
در مقابل، تصمیمهای کوچک یا تصمیماتی که مستم راهحل سریع هستند اغلب به پژوهش مفصل نیازی ندارند. در این مقاطع است که رویکردی غیرعلمیتر (و ااما بیشتر مستعد خطا) لازم است و به همین دلیل تجربه در تصمیمگیریهای خوب در کسبوکار بسیار با اهمیت است. در نظر داشته باشید که این روش، گریزی ساده برای تصمیم گیری سهلانگارانه نیست. شما باید تا جایی که میتوانید از منابع و زمان موجود برای پژوهش و تحقیق استفاده کنید.
توصیهی ۲:
تجربه، سرعت تصمیمگیری استقرایی و همچنین احتمال قوی بودن و دقیق بودن آن را بیشتر میکند. از سوی دیگر، افرادی که بیش از حد به تجربه متکی هستند، ممکن است عوامل جدید و تاثیرگذار در یک محیط متغیر را از دست بدهند. در اینجا افرادی که کسبوکاری دارند باید تفکر باز و آزاد داشته باشند و به دنبال بررسی هر گونه تغییر در محیط باشند.
مثال
در گذشته به مشتریان خود پیشنهاد داده بودیم که اگر پرسشنامه را تکمیل کنند؛ شانس برنده شدن جایزهای را خواهند داشت و بدین ترتیب نرخ پاسخ به پرسشنامه، ۹٪ شد. اگر جایزهای پیشنهاد نمیکردیم، نرخ پاسخ ۳٪ بود. حال به مشتریانی که به آخرین بررسی ما پاسخ دادند خواهیم گفت که پاسخدهندگان وارد قرعهکشی رایگان خواهند شد و انتظار داریم طبق تجربه قبلی خود، به نرخ پاسخ ۹٪ برسیم.
با استفاده از استدلال استقرایی، تجربهی گذشته در موقعیت آینده به کار میرود تا نتیجه پیشبینی شود. تجربهی گذشته که در موقعیت آینده به کار میرود، درست به نظر میرسد اما هیچ تضمینی وجود ندارد که به طور قطعی در آینده کاربرد داشته باشد. برای نمونه در مثال بالا ممکن است مشتریان از پر کردن پرسشنامهها خسته شدهباشند و این بار با همان نرخ پاسخ ندهند.
استدلال استنتاجی
نوع دیگر استدلال، استدلال استنتاجی است. گرچه استدلال استقرایی با حقایق آغاز میشود و قاعدهای از آنها استنتاج میکند که بعدا برای پیشبینی آنچه که در آینده رخ خواهد داد به کار میرود؛ اما استدلال استنتاجی به روش دیگری عمل میکند. استدلال استنتاجی با قاعدهای شروع میشود که بدون شک اثبات شده است و از این قاعده، نتیجهای به دست میآورد. برای مثال: همه انسانها به آب نیاز دارند. سیاوش انسان است. بنابراین سیاوش به آب نیاز دارد.
تمثیل (منطق)
تمثیل، اصطلاحی در منطق که یکی از راههای استدلال غیر مستقیم است.
فهرست مندرجات
۱ - تعریف
۲ - شیوه استدلال
۳ - در منطق اسلامی
۴ - ارکان تمثیل
۴.۱ - مثال ارکان
۵ - بهترین نوع تمثیل
۵.۱ - نظر ابن سینا
۵.۲ - نظر سهروردی
۶ - استدلال شاهد بر غایب
۷ - تمثیل در نظر فارابی
۷.۱ - مثال فارابی
۷.۲ - تحلیل مثال
۸ - تمثیل و استقراء
۹ - کاربرد تمثیل
۹.۱ - در خطابه و شعر
۹.۲ - در جدل
۹.۳ - در فقه
۱۰ - تمثیل در فقه
۱۰.۱ - نظر ابن سینا
۱۰.۲ - هدف ابن سینا
۱۱ - ادله قائلین به قیاس
۱۱.۱ - دلیل نخست
۱۱.۱.۱ - نقد دلیل اول
۱۱.۲ - دلیل دوم
۱۱.۲.۱ - نقد دلیل دوم
۱۲ - فهرست منابع
۱۳ - پانویس
۱۴ - منبع
تعریف
[ویرایش]
تمثیل حجتی است که بر اساس آن حکمی را برای چیزی از راه شباهت آن با چیز دیگر معلوم میکنند؛ به عبارت دیگر، حکم به جزئی است از روی حکم جزئی دیگر که در معنایی جامع با آن موافق است.
نخستین بار ارسطو
این صورت از استدلال را مطرح کرد و آن را استدلال به مثال نامید.
شیوه استدلال
[ویرایش]
استدلال به مثال، حرکت از کلی به جزئی یا بالعکس نیست، بلکه حرکت از جزئی به جزئی است و این هنگامی است که هر دو جزئی تابع حد واحدی باشند و یکی از آنها شناخته شده باشد.
در منطق اسلامی
[ویرایش]
دیدگاه فلاسفه و منطق دانان مسلمان در باره تمثیل، مسبوق به آرای ارسطوست و با آنکه در تطبیق قاعده تمثیل بر مثالهای آن در عبارات تغییراتی دادهاند، در اصل مطلب تغییرات اساسی دیده نمیشود.
در اینگونه استدلال حکم یک جزئیِ مسلّم الثبوت را، از جهت شباهتهایی که با جزئی دیگر دارد، به این جزئی تسری میدهند؛ به عبارت دیگر، هرگاه دو جزئی، در یک معنی همسان و مشترک باشند و یکی از آن دو بنا بر نص یا عقل ، حکمی خاص داشته باشد، حکم آن جزئی به جزئیِ دیگرِ مشابه آن سرایت میکند.
ارکان تمثیل
[ویرایش]
بدین ترتیب، هر تمثیل مرکّب از چهار حد یا رکن است :
۱) حد اصغر یا رکنی که حکم چیز دیگری برای آن اثبات میشود، به این حد در اصطلاح منطق، مثال گویند و در اصطلاح فقه و اصول ، فرع و در اصطلاح علم کلام غایب نامیده میشود؛
۲) حد شبیه ، و آن رکنی است که حکمِ ثابت شده برای آن، برای غیرش (یعنی برای حد اصغر) اثبات میشود، در اصطلاح فقه و اصول به آن تمثیل و اصل میگویند و در علم کلام شاهد یا حاضر خوانده میشود؛
۳) حد اکبر یا خود حکم که در فقه و اصول، به آن قضیه یا فتوا و در اصطلاح کلام، به آن حکم میگویند؛
۴) حد اوسط یا وجه شبه یا قدر مشترک که آن را در فقه و اصول، علت و وصف، و در علم کلام، جامع نامیدهاند.
← مثال ارکان
مثلاً در این قضیه تمثیلی، که متکلمان گفتهاند: آسمان حادث است چون در تجسم یا تشکل شبیه خانه است.
آسمانْ حد اصغر، خانه حدِّ شبیه، حدوثْ حد اکبر و جسم بودنْ حد اوسط است.
بهترین نوع تمثیل
[ویرایش]
بهترین و قویترین نوع تمثیل آن است که مشتمل بر جامع باشد و جامع، امر وجودی و علت حکم باشد.
← نظر ابن سینا
در باب جامع یا وجه مشترک در تمثیل میگوید ممکن است حکم در مثال، ذاتی آن بوده و به واسطه حکم دیگری سابق بر آن نباشد چون در آن صورت تسلسل لازم میآید.
به نظر او
یافتن و بر شمردن اوصاف هر امری آسان نیست و چه بسا که علت حکم امری باشد مربوط به وصف یا اوصافی که از نظرها دور مانده است و نیافتن، دلیل بر نبودن نیست.
همچنین لازم نیست که هر یک از اوصاف شی ء بهطور مستقل و مفرد، علت حکم باشد و ممکن است اوصاف شی ء به ضمیمه اوصاف دیگر یا ذات با یکی از اوصاف یا تعدادی از آنها علت حکم باشد.
← نظر سهروردی
همچنین بنا بر نظر سهروردی
ممکن است برای یک حکم عام ، اسباب بسیار وجود داشته باشد، مثل حرارت که علل و اسباب متعدد مانند حرکت، آتش ، مجاورت با جسم گرم دارد.
استدلال شاهد بر غایب
[ویرایش]
به عقیده ابن سهلان ساوی
یک نوع از تمثیل، استدلال از شاهد بر غایب است.
در این نوع از تمثیل شاهد عبارت است از امور محسوس و توابع آنها و نیز معلومات حضوری مثل علم بر اراده و قدرت، و غایب عبارت است از امور غیر محسوس؛ ولی خواجه نصیرالدین طوسی
تصریح کرده که شاهد، آن چیزی است که وجود حکم در آن محقق است و غایب آن چیزی است که حکم برای آن اثبات میشود، خواه هر دو حاضر باشند یا هر دو غایب، یا یکی حاضر باشد و دیگری غایب.
تمثیل در نظر فارابی
[ویرایش]
به نظر فارابی
تمثیل با تحلیل به دو قیاس باز میگردد.
← مثال فارابی
مثلاً ما با مشاهده در مییابیم که دیوار، مُکَوَّن (ساخته شده) و دارای فاعل است، سپس در مییابیم که آسمان در جسم بودن شبیه دیوار است و به دلیل همین معنای کلی (= جسمیت) است که تکوّن (ساخته شدن) برای دیوار حاصل شده است.
بنابراین، تکوّن بر آسمان هم حمل میشود.
پس قولِ مثالی بدین ترتیب صورت میبندد: دیوار مکوّن است.
دیوار جسم است.
آسمان جسم است.
پس، آسمان مکوّن است.
← تحلیل مثال
در واقع، قول مثالی مذکور مرکّب از دو قیاس از شکل اول است: آسمان جسم است.
هر جسمی مکوّن است.
بنابراین، آسمان مکوّن است.
صغرای این قیاس بدیهی است، اما کبرای آن محتاجِ بیان و اثبات است و قیاس دوم متکفل بیان کبرای قیاس اول خواهد بود: جسم همان دیوار و جزئیات مشابه آن است.
دیوار مکوّن است.
بنابراین، جسم مکوّن است.
در این قیاس نیز کبرا بدیهی است.
این قیاس شبیه استقرا است، زیرا حد وسط از مصادیق حد اصغر است.
تمثیل و استقراء
[ویرایش]
فرق میان تمثیل و استقرا آن است که در تمثیل جستجو و بررسی یک فرد کافی است، اما در استقرا حکم باید در همه جزئیات یا در اکثر آنها یافت شود.
کاربرد تمثیل
[ویرایش]
تمثیل چون موجب یقین نمیگردد، در برهان به کارنمی رود اما غالب مذاهب فقهی به استثنای امامیه آن را معتبر دانسته و در اصطلاح قیاس نامیدهاند.
متکلمان و اهل جدل نیز آن را معتبر میدانند.
← در خطابه و شعر
تمثیل همچنین، در استدلال خطابی و شعر استعمال میشود.
← در جدل
به نظر ابن سهلان ساوی
استعمال تمثیل در جدل هم ممکن است زیرا در جدل اقناع نفس، مطلوب و مورد نظر است، نه حصول یقین.
← در فقه
ابن سینا در بحث از قیاسهای فقهی و عقلی
می گوید حجتهای خطابی یا از نوع حجتهای پنهاناند که کبرای آنها حذف شده است و هرگاه آن کبراهای محذوف، ذکر شوند، آن حجتها به صورت یکی از اشکال چهارگانه قیاس در میآیند، یا از نوع تمثیلهایی هستند که صدق یا منتِج بودن آنها ظنی است و برای اام خصم یا اقناع مخاطب به کار میروند و عمدتاً در امور جزئی استفاده میشوند.
تمثیل در فقه
[ویرایش]
قیاسهای فقهی نیز همان قیاسهای مثالی (تمثیلی) هستند و عبارتاند از تسری مشبهٌ به» به مشبه» که قهراً حکم مشبهٌ به» از نصوص صاحب شریعت یا خلفای آنها یا امامان مذاهب یا از احکام متفقٌ علیه (اجماعی) گرفته شده است.
← نظر ابن سینا
به نظر ابن سینا
حکم صاحب شریعت (و خلفا و امامان مذاهب یا اجماع) که مأخذ تمثیل است یا حکمی جزئی است که جانشین حکم کلی است، مانند خطابات قرآن که ظاهراً مخاطب آن پیامبر اکرم است ولی مراد همه مردماند (خطاب خاص و مخاطب عام) یا حکمی کلی است که قائم مقام حکمی جزئی است (خطاب عام و مخاطب خاص) یا حکمی جزئی است که مراد از آن هم همان جزئی است (خطاب خاص و مخاطب خاص) یا حکمی کلی است و مخاطب هم کلی است (خطاب عام و مخاطب عام).
← هدف ابن سینا
این گفته ابن سینا در واقع بیان شقوق احکام فقهی است تا روشن شود که در نوع تمثیلی آن (= قیاس فقهی)، حکم مسلّم الثبوت، امری جزئی و منصوص است که میتوان آن را به جزئی دیگر سرایت داد.
ادله قائلین به قیاس
[ویرایش]
متکلمان و فقهای قائل به قیاس (تمثیل) برای اثبات اعتبار و علت بودن جامع برای حکم دو استدلال ذکر کردهاند:
← دلیل نخست
دَوَران یا طَرْد یا عکس.
جامع با حکم، در وجود و عدم متلازم است، بدین معنا که هرجا جامع موجود باشد حکم برای آن اثبات میشود و این قسمت را طرد خوانند و هر جا جامع موجود نباشد، حکم نیز مرتفع میشود و از این قسمت به عکس تعبیر شده است.
←← نقد دلیل اول
ابن سینا در دانشنامه علائی
این دلیل را سست دانسته است، زیرا شاید امری در جامع مشابه با اصل باشد ولی در حکم مشابه آن نباشد، همچنین شاید همه اشیائی که در جامع با اصل مشارکاند، در حکم هم مشابه آن باشند اما این نوع خاص مستثناست.
← دلیل دوم
تردید یا سَبرْ یا تقسیم.
در این طریق، برای اثبات اعتبار تمثیل و علت بودن جامع یا وجه شبه برای حکم، ابتدا اوصافِ اصل، جستجو و تفحص میشود؛ آنگاه حکم با یکایک آنها مقابله میگردد و علت بودن یکایک آنها برای حکم، ابطال میشود تا اینکه جز وصف جامع که در فرع هم موجود است، چیزی باقی نمیماند.
چون به این طریق تنها علت ثبوت حکم در اصل، جامع بوده است، بنابراین ثبوت حکم برای فرع نیز مسلّم خواهد شد.
مثلاً گفته میشود: علت حادث بودن خانه، یا وصف امکانِ آن است یا وصف جوهریت یا جسمیت یا مرکّب بودن آن، ولی سایر اوصاف جز مرکّب بودن علت نیستند، پس برای آسمان هم که واجد این وصف است حکم به حدوث ، ثابت است.
←← نقد دلیل دوم
این استدلال به جهاتی نیز رد شده است، از جمله :
۱) ممکن است علت ثبوت حکم در اصل، خود اصل باشد و اصل بودن اصل در عروض حکم مدخلیت داشته باشد؛
۲) دشوار بودن حصر جمیع اوصاف اصل و استیفای تمام آنها؛
۳) احتمال مدخلیت داشتن اجتماع اوصاف برای عروض حکم؛
۴) احتمال انقسام جامع به دو قسم، که یکی از آن دو که در هرجا یافت شود علیت داشته و مخصوص و منحصر به اصل باشد، ولی قسم دیگر آن چنین نبوده و در فرع موجود باشد.
فهرست منابع
[ویرایش]
(۱) ابن سهلان ساوی، البصائرالنّصیریّه فی علم المنطق، بهامشه تعلیقات و شرح محمد عبده، چاپ رفیق العجم، بیروت ۱۹۹۳.
(۲) ابن سینا، الاشارات والتنبیهات، مع الشرح لنصیرالدین طوسی و شرح الشرح لقطب الدین رازی، تهران ۱۴۰۳.
(۳) ابن سینا، دانش نامه علائی، چاپ احمد خراسانی، تهران ۱۳۶۰ ش.
(
درباره این سایت